ايثارگري يا ايثارخواهي

ساخت وبلاگ
از نظر قرآن، هر کسي نه تنها بايد نسبت به گناه دوري ورزد و گناهي مرتکب نشود، بلکه نسبت به گناه ابراز تنفر داشته و بيزاري را نشان دهد و حتي در برابر گناه ديگران موضع گيري مي کند و واکنش بر پايه مراتب امر به معروف و نهي از منکر نشان مي دهد.خدا تنها راه رهايي از خسران و زيان ابدي را ايمان و عمل صالح در کنار توصيه ديگران به حق و صبر دانسته است(سوره عصر)؛ پس بايد در قالب امر به معروف و امور نيک و پسنديده عقلي و نقلي و نهي از منکرات و زشتي ها و ناپسنديده ها ، موضع گيري داشته باشد.خداوند در برخي از آيات قرآني از مومنان مي خواهد تا نسبت به برخي از امور مانند بدگماني نسبت به ديگران اجتناب کند: مثلا مي فرمايد: اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ؛ از بسياري از ظنون و گمان ها اجتناب کنيد؛ زيرا برخي از گمان ها، گناه است که همان بدگماني و سوء ظن است.(حجرات، آيه 11)اجتناب از واژه جنب است. جنب يعني کنار و طرف ديگر و کنارگيري. به اين معنا که شما يک طرف و گناه يک طرف ديگر است.  اين موضع گيري در قالب کناره گيري هم نسبت به گناهي است که خود شخص در معرض آن قرار مي گيرد و هم نسبت به گناه ديگران است. ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 133 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35

اخلاق و فقه فرق هايي دارد که به آن اشاره مي شود:1.بايد و نبايدهاي الزامي و غير الزامي: اخلاق و فقه هر چند هر دو به بايدها و نبايدها توجه دارد؛ ولي بايد توجه داشت که بايد و نبايدهاي اخلاقي الزام آور نيست؛ در حالي که بايد و نبايدهاي فقهي الزام آور است؛2.درمان محوري و تکليف محوري: اخلاق به فضايل و رذايل از نظر ارزشي توجه دارد و بر آن است تا ريشه و خاستگاه هر يک را بشناسد و در ايجاد فضليت و رهايي از رذيلت ياري رساند. خاستگاه و منشاي دردي را بشناسد و به درمان آن بپردازد. از اين رو، به حوزه روان شناسي و شناخت نفس و روان با اين منظر توجه دارد. از اين رو، بر آن است تا بيان کند؛ چرا انسان حسادت مي ورزد و دروغ مي گويد و غيب مي کند و چگونه مي توان اين رذايل اخلاقي را درمان کرد؛ اما فقه بر آن است تا وضعيت مکلف را نسبت به چيزي يا کاري مشخص کند و يکي از احکام پنج گانه واجب و حرام و مستحب و مکروه و مجاز را براي آن بيان کند. فقيه مي گويد: دروغ و غيبت و حسادت حرام و گناه است و مکلف بايد آن را ترک کند؛3.پشتوانه اجرايي و فقدان آن: فقه هر چند داراي دو بخش حقوق و غير حقوقي است و تنها در حوزه حقوقي، مجازات ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 173 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35

از نظر قرآن، هر انساني به عنوان انسان و بشر، داراي حقوقي است که حتي خودش در برخي از موارد حق ندارد آن را تباه کند چه رسد کسي ديگر آن را از وي سلب کند.انفال و في از اموال عمومي و انواع و اقسام بيت المال مانند بهره مندي از آب ها ، مراتع و جنگل ها، نفت ، ديگر ذخاير معدني و مانند آن ها سهم انساني است و هر کسي از نوع بشر در آن سهمي دارد.خداوند پيامبران را با کتاب الهي فرستاده تا بشر را به اين حقوق آشنا ساخته و رهبري مردم از مسلمان و غير مسلمان را در اختيار بگيرند تا مردم براي گرفتن سهم خويش قيام کرده و نهضت عمومي را براي سهم خواهي و مطالبه گري بر پا کنند.(حديد، آيه 25)از نظر قرآن، سهم خواهي و مطالبه گري براي گرفتن حق، نه تنها يک حق عمومي است ، بلکه يک وظيفه و واجب شرعي است. پس اگر مردم به اين کار اقدام نکنند و از سهم خود بگذرند يا در برابر ستمگران قاسط و سهم خور سکوت کنند ، از انسانيت خودشان مسخ به بوزينه و خوک مي شوند و  خداوند اين گونه ساکتان را در کنار ظالمان ، قاسطين و سهم خوراني که سهم مردم را نمي دهند، قرار داده و هر دو گروه را تنبيه و مجازات مي  کند.(اعراف، آيات 164 تا 166) ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 129 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35

روزي روباهي به شتاب و هراسان از شهري بيرون مي‌رفت، حکايت پرسيدند. گفت: قانوني گذارده اند که هر جانوري که سه خايگانش است، يکي از بيخ بر کشند . گفتند: تو را چه خوف و هراس است، مگر آن که تو نيز از خلقت به کمال و تمام برون باشي و نقصان به زيادي در تو نمودار. گفت : سوگند که نه چنينم و از جمله راست قامتانم. در سوايت و کمال خلقتم، هيچ نقصاني ني.گفتند: پس به چه جرمي اين چنين هراسان و شتابان راه گريز پيش گرفته اي و به پشت خويش ننگري؟ مگرت دشمن به تاخت در پي‌ات روان است؟!!گفت: مرا جز همين قانون دشمني نيست.گفتند: تو که چنين به کمال و تمامي چه هراست از اين قانون؟ دل آرام دار و دمي بياساي که قانون را جز با مجرمان کاري نيست. مگر نشنيده اي که فلاسفه يونان باستان «قانون» را «مسطره حق و عدالت» دانسته اند تا هر که از جاده صواب برون رود به «ريسمان قانون» و «چوب عدالت» براست آورند.گفت: مرا هيچ مشکل و خطري از سوي قانون همي نرسد که قانون هماره به کمال است و درستي. خطر خطير از سوي مجريان قانون است که از دست ايشان گريزي نيست.گفتند: حکايت مجريان چي ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 131 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35

در مرغزاري بزرگ، شماري از خيل اسبان به چرا مشغول بودند و از لذت چريدن به چست و خيز و خراميدن مقبول، معمول. در اين ميانه سمندي رهوار در شباب جواني، بسيار شيهه سر داده و چست و خيز از پا فراتر همي داشت. پس هر از گاهي به سيم هاي خاردار نزديک و راه فرار و گريز از ميان آن مي جست؛ چرا که  در آن سوي سيم هاي خاردار، ماديان هاي جوان به کرشمه و ناز به خرام و کرام در آمد و شد، دلربايي چنان کردي که دلبران شيرين را پس راندي.اسب کهن سال چون جد و جهد سمند رهوار جوان بديد، پيش آمد و گفت: اي مجنون چمن زار! اي ماه پلنگ کوهسار! عنان اختيار از دست مده و نفس اماره به کف مده که اين طريقت چون روي آخرت و عاقبت چون شود که آن اسبان شدند که در ميان ماديان به گفتمان نشسته اند.اسب جوان گفت: حکايت آن اسبان چيست که با ماديان ها به عيش و عشرت بسر مي برند و ما از فراق ايشان در سوز و ساز؟زال پير گفت: آنان را نه عيشي است و نه عشرتي، بلکه هميشه عمر در فراقند و حسرتي.اسب جوان شگفت زده شيهه اي کشيد و گفت: مگر در بهشت حسرت است و در ميان ياران فرقتي؟ لذت به تمام از آن آنان است و حسرت و ندامت ما دوزخيان را.زال پير پوزخندي ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 96 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35

 بازرگاني به هند برفت تا تجارت پرندگان ناياب کند که در اين تجارت سود کلان است و بهره بي زيان. چون به جمعه بازار دهلي در آمد، دکان پرنده فروشي بديد سرشار از پرندگان زيبا و خوش پر و بال و نيک خط و خال.در اين ميان سه طوطي بديد که در کنار هم، چنان نشسته اند که گويي پادشاهان پرندگان آن ديار و بوم ند. بازرگان ايران از بهاي پرندگان پرسيد. پرنده فروش گفت: اين سه گانه در جنس يگانه اند و در بهاي بيگانه. پس در سيرت و صورت همانند و همراه، و به قيمت نه هم سنگ و يک بها؛ اولي ده کرور و دومي سي کرور و سومي صدکرور در بازار زر بيارزد. بازرگان چون سخن خوب بشنيد و حق مطلب به فهم فقهيانه دانست، از اسباب تفاوت و فرقان داستان دوستان پرسيد. پرنده فروش گفت: اولي طوطي سخنگويي است که در اين هنر به تمام است و کمال، دومي سخنگوي ترانه سرا است وي را به وجد و مجد شناسد به جمال.پرنده فروش درنگي کرد و گفت: اما... بازرگان گفت: اما هنر سومين کدام است که چنين به گزاف در بهاست؟ پرنده فروش گفت: هيچ. بازرگان با شگفتي دهان گشاده و گفت: هيچ و اين همه گرانبها؟! پرنده فروش گفت: او را هنري نيست، ولي دو ديگر وي را رييس خوانند ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 123 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35

يکي از ادله کساني که قايل به استاد در مسير سير و سلوک عرفاني هستند، تمسک به آيات 65 و 66 سوره کهف و آيات قبل و بعد آن است. در اين آيات آمده که حضرت موسي(ع) که داراي علم الکتاب بر پايه وحي تشريعي است، براي کسب علم لدني و آگاهي از ملکوت و حقايق امور به ديدار عالم رباني مي رود که در روايات از آن به خضر(ع) ياد شده است. وي در اين ديدار که با دستور الهي همراه بود، خواهان تعليم علم لدني از سوي خضر مي شود و مي فرمايد: قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا؛ موسى به او گفت آيا تو را به شرط اينكه از رشد و بينشى كه آموخته شده‏ اى به من ياد دهى پيروى كنم.(کهف، آيه 66)به نظر مي رسد که اين آيه بر خلاف مدعا، حتي شاهدي بر لزوم استاد گرفتن و همرهي خضر در کسب علم لدني نيست، چه رسد که دليلي بر اين مدعا باشد؛ زيرا پس از آزمون هاي سه گانه در چارچوب ضرب المثل برگرفته از همين آيه «تا سه نشه، بازي نشه»، معلوم مي شود که اين روش همرهي خضر نمي تواند موجب دسترسي شخص به علم لدني و علم رشدي باشد. از همين رو، در آخر حضرت موسي(ع) دست خالي باز مي گر ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 124 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35

واژه خبره که با فتحه و ضمه در عربي به کار مي رود، به معناي آگاهي ژرف نسبت به چيزي است. انسان گاه از چيزي خَبري به دست مي آورد و گاه نسبت به آن خبره مي شود. خَبر آگاهي نسبت به ظاهر چيزي است و گاه باطن چيزي ؛ زيرا اصل اين کلمه در زبان عربي، به معناي شخم زدن است تا از اين راه به عمق چيزي شناخت پيدا کند و ببيند در درون خاک چه خبري است. اگر اين شخم زدن سطحي باشد يک شناخت سطحي نسبت به زمين به دست مي آيد و اگر عميق باشد، شناخت عميق به دست مي آيد. از همين روست که شناخت نسبت به چيزي را خبر مي گويند، يعني کسي با شخم زدن در احوالات شخص يا حادثه اي نسبت به آن اطلاع به دست مي آورد.عرب مي گويد: خَبَر خُبراً الأرضَ : زمين را براى كشت شخم زد ؛ - خَبَرَ خَبْراً و خِبْرَةً الشي ءَ : آن چيز را آزمايش كرد و شناخت ؛ - خَبَر خُبْراً و خِبراً و خُبْرَةً و خِبرةً و مَخْبُرَةً و مَخْبَرَةً الشي ءَ و بهِ : آن چيز را كاملًا شناخت و حقيقت آن چيز را به خوبى دانست.به نظر مي رسد که واژه خُبر بيش تر براي شناخت عميقي به کار مي رود که با شخم عميق و تحقيقات ژرف به دست مي آيد. انسان خبير ، انساني است که با شخم زدن د ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 84 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35

برخي گمان مي کنند عرفان و معرفت تنها با عزلت و گوشه نشيني و انجام عباداتي چون نماز و قرآن و ذکر و صوم و اعتکاف و چهل نشيني پياپي به دست مي آيد، در حالي که از نظر قرآن، معرفت نه تنها با اين امور بلکه با همه آن چه در شريعت آمده و در قالب احکام پنج گانه تبيين شده به دست مي آيد؛ از اين رو، گفته شده که طريقت حقيقت، شريعت است؛ يعني راه به دست آوردن حقيقت و کسب معرفت و بصيرت تنها با انجام اعمال شرعي است.آيت الله بهجت (ره) خود در پاسخ اين جانب فرمودند: از اول توضيح المسايل تا آخرش را عمل کردن، راه حقيقت است.خداوند خود در قرآن در آيه 21 سوره بقره مي فرمايد: يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ‌؛ اي مردم پروردگارتان را که شما  و کساني که پيش از شما بوده را آفريده است، عبادت کنيد شايد تقوايي شويد.در آيات 179 و 183 همين سوره بقره، مواردي چون عمل به عبادت روزه و قصاص کردن جنايت عمدي را به عنوان اعمال عبادي تقواساز مطرح مي کند. کسب اين نوع از تقواها موجب رسيدن به مقامي است که خداوند مستقيم به تعليم انسان مي پردازد.( ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 133 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35

از نظر قرآن دنيا محل مسابقه مردمان است تا هر کسي در سرعتي به جايي برسد که بر همگان پيشي گيرد و در صف برندگان قرار گيرد و جوائز نفس را از دست خداي رحمان رحيم بگيرد و ديگر مسابقه دهندگان که سرعت گرفتند ولي اول نشدند، جوايز ديگري از هشت بهشت را به فوز برندگي ببرند.خداوند در آيات قرآني هم بر سرعت و شتاب تاکيد دارد و هم بر سبقت جويي و پيشگامي؛ يعني حتي پيش از آن که ديگري به فکرش برسد کار خيري بکند، شما فکرش را کرده و کار را کرده باشيد.خداوند مي فرمايد: وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ؛ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ؛ و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود و بهشتى كه پهنايش به قدر آسمانها و ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 137 تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 ساعت: 15:35